سرزمين پارسيان

فرهنگ و گذشته آريایی

به نام قادر توانا

اولین تانک چه زمانی وارد خدمت شد؟

چرا این هیولای جنگی عظیم الجثه را تانک نامیدند؟

لئوناردو داوینچی نخستین کسی بود که همواره قصد داشت ارابه ای غول پیکر و سنگین برای حضور در میدانهای جنگ را طراحی کند. در میان نوشته های اچ.جی. ولز در سال ۱۹۰۴ میلادی هم می توان به خوبی نشانی از وسیله ای آهنین یافت که با در هم کوبیدن صحنه های نبرد با توان عظیمی به پیش می رود. اما آنچه که هم اکنون ما به عنوان تانک می شناسیم ۹۰ سال پیش در سپتامبر ۱۹۱۶ از سوی نیروهای انگلیسی در جبهه سم (Somme) فرانسه علیه نیروهای آلمانی به کارگرفته شد در آن روز نیروهای کشور آلمان با وسیله غول پیکر و آهنینی مواجه شدند که هیچ نشانی از لوله تفنگ بر آن وجود نداشت و با قدرت بسیاری می توانست خاکریز ها و سنگرهای آنان را در هم بکوبد و پیش برود. قابلیت شلیک توپ از دو طرف آن نیز نیروهای ارتش آلمان را به شدت در این منطقه غافلگیر کرده بود.



تانک تایگر آلمان در جنگ جهانی دوم

آنچه که اکنون از تانک های گذشته برجای مانده شکل و شمایل غول آسا با چرخ دنده های حرکتی جالب آنهاست که در دوران مختلف و با تغییر و تحول های بسیار، به پیشرفت قابل توجهی دست یافته اند. نخستین بار یک کارخانه تولید تجهیزات کشاورزی آمریکایی قصد ساخت وسیله سنگینی را داشت که با حرکت زنجیره ای ریل های خود بتواند زمین های کشاورزی و زراعی را برای کشاورزان هموار کند که به سرعت از سوی نیروهای ارتش آمریکا این ایده رد شد. تا این که یک مهندس انگلیسی به نام «ارنست سونیتون» با طراحی بدیع خود از یک دستگاه تانک توانست نظر وینستون چرچیل مقام ارشد ارتش وقت انگلستان را به خود جلب کند و از آن در مقابله با نیروهای آلمانی بهره ببرد.


تانک رنوی فرانسه در جنگ جهانی اول

چرچیل با مشاهده ایده این مهندس خوش ذوق انگلیسی به سرعت با تشکیل هیأتی از سربازان و نیروهای ارتش به طور رسمی اعلام کرد که قصد تولید وسیله نقلیه مهاجمی را دارد که همراه با ویرانی، قابلیت شلیک نیز داشته باشد. از آنجا که ساخت وسیله دفاعی جدید نیازمند اسم رمزی بود که ایده آن را از دشمنان جبهه مقابل پنهان کند، آنها نام «تانک های آبرسانی بین النهرین» را برای آن انتخاب کردند که بعد از مدتی نام تانک میان همه استفاده شد. انتخاب این نام چندان هم بی مسمی نبوده است. زیرا تانک های ابتدایی شبیه تانکرهای حمل آب بودند و هیچ نشانی از تجهیزات و امکانات نظامی برخود نداشتند.


جالب آن که مهندسان انگلیسی در آن زمان تانک ها را به دوگونه نر و ماده تقسیم کرده بودند. تانک های نر دارای دو دهانه لوله ای شکل در دو طرف بودند که قابلیت شلیک از مجاری را داشت و تانک های ماده بیشتر برای هموار کردن سنگرها، خاکریز ها و گذشتن از مرز های سیم خاردار به کار برده می شدند. ۸ نفر خدمه تانک مجبور بودند تنها با حرکت دست و اشاره با هم ارتباط بگیرند. موتور تانک هم دارای قدرت ۱۰۵ اسب بخار بود که در آن زمان در نوع خود یکی از وسایل نظامی حیرت آور به شمار می رفت.


تانک A7V آلمانی ها در جنگ جهانی اول

ارتش انگلستان پس از آزمایش نخستین تانک و مشاهده قابلیت گسترده آن به سرعت مجوز ساخت ۴۹ دستگاه تانک را گرفت که در جبهه «سم» با استفاده از ۱۱ مورد از آنها ارتش آلمان را غافلگیر نمود. طولی نکشید که جنجال فراوانی در این زمینه به پا شد. روزنامه دیلی میرور یک ماه پس از این حمله شدید در نوامبر ۱۹۱۶ اولین تصویر تانک های حاضر در میدان را برای همه به معرض تماشاگذاشت که در آن زمان مبلغی در حدود یک هزار پوند (در حدود ۳۵ هزار پوند کنونی) برایشان هزینه دربرداشت. با این رو نمایی تمامی نیروهای نظامی کشورهای حاضر در صحنه جنگ سعی در دستیابی به این تجهیزات پیشرفته را داشتند که توانستند به سرعت نیز آن را در اختیار بگیرند. از آن پس تاکنون تانک ها در میادین جنگ و جبهه ها مهم ترین وسیله تخریب و پیش روی نیروهای نظامی به شمار می آیند.

تانک t-90 روسی

T-90 آخرین محصول از سری تانکهای روسی با عنوان T- می باشد که در آن شاهد ارتقا قدرت آتش، حرکت و انتقال و زره می باشیم. این تانک توسط شرکت نیژنی تاجیل روسیه ساخته می شود. در حال حاضر T-90 در نیروی زمینی روسیه و هند به خدمت گرفته شده است. در فوریه 2001 هند قراردادی برای خرید 301 فروند از این تانک را امضا کرد که از این تعداد 124 تانک در روسیه ساخته و بقیه در هند مونتاژ شد. اولین تانک در سال 2004 به هند تحویل داده شد. همچنین T-90 های مونتاژ شده در هند نیز با نام بهیشما شناخته می شوند. این تانک توسط سیستمهای خود محافظتی و نمایشگرهای فروسرخ ساخته شده در فرانسه و بلاروس (روسیه سفید) تجهیز شده است. در ژانویه 2005 اعلام شد که 91، T-90 دیگر نیز در نیروی زمینی روسیه به خدمت گرفته خواهد شد.




تسلیحات

تسلیحات T-90 شامل توپ 125 میلیمتری 2A46M بدون خان می باشد که قادر به شلیک انواع تسلیحات مانند توپ های HEAT (توپ انفجاری بسیار قوی زد تانک)، APDC (توپ زد زره)، HE-FRAG خرده های انفجاری قوی بعلاوه ی گلوله های انفجاری با فیوزهای زمانی می باشد. . این توپ دارای سیستم پر کن خودکار است و آن را بدون پیاده کردن برجک تانک براحتی می توان پیاده کرد. علاوه بر توپ 125 میلیمتری T-90 می تواند موشک هدایت شونده زد تانک 9M119 رفلکس ( کد ناتو AT-11 اسنایپر) را شلیک کند. برد این موشک 100 تا 4000 متر بوده که در عرض 11.7 ثانیه می تواند به دورترین فاصله مجاز خود برسد. از این سیستم موشکی برای مقابله با زره های واکنشی و حتی اهداف هوایی کم ارتفاع مانند هلیکوپتر تا برد 5 کیلومتر استفاده کرد. این سیستم موشکهای 9M119 یا 9M119M که دارای هدایت نیمه فعال لیزری است شلیک می کند. وزن این موشکها 23.4 کیلوگرم است. همچنین T-90 با مسلسلهای 7.62 میلیمتری و 12.7 میلیمتری زد هوایی تجهیز شده است. یک قبضه مسلسل کلاشنیکف AKS-74 نیز در قسمت انبار تانک نگهداری می شود.

 

Image has been scaled down 6% (756x494). Click this bar to view original image (800x522). Click image to open in new window.

 



زره
T-90 با زره های معمولی و زره های انفجاری واکنشی (ERA) محافظت می شود. سیستم کمک رسانی دفاعی Shtora-1 ساخت روسیه نیز به پایداری تانک کمک می کند. این سیستم شامل پارازیت اندازهای گرمایی، سیستم هشدار دهنده لیزری با چهار دریافت کننده لیزری، سیستم نارنجک انداز دودی برای استتار تانک بعلاوه سیستم کنترل کامپیوتری می باشد. همچنین در T-90 از تجهیزات حفاظتی ش.م.ر(شیمیایی،میکروبی،رادی� �اکتیو) استفاده شده است.



کنترل آتش
T-90 دارای سیستم کنترل آتش اتوماتیک 1A4GT می باشد که شامل سیستم کنترل آتش روز 1A43 توپچی، آلت نشانه روی گرمایی TO1-KO1 توپچی دارای برد 1.2 تا 1.5 کیلومتری تشخیص هدف و نمایشگر PNK-S فرمانده است. خود سیستم 1A43 نیز شامل آلت نشانه روی/ فاصله یاب با کانال هدایت موشک، اندازه گیر باد، کامپیوتر 1V528 و تثبیت کننده تسلیحات 2E42-4 می باشد. آلت نشانه روی PNK-4S فرمانده شامل آلت نشانه روی روز/شب با برد تشخیص هدف 800 متر در روز و 700 متر در شب می باشد. راننده نیز با نمایشگر فروسرخ دید در شب TVN-5 مجهز می شود.



رانش
T-90 از موتور V-84MS با قدرت 840 اسب بخار پیستونی چهار زمانه نیرو می گیرد. این موتور از انواع سوخت مانند کروسین (نفت سفید) و بنزین بعلاوه دیزل می تواند استفاده کند. در مجموع 1600 لیتر سوخت را این تانک می تواند حمل کند که منابع آنها با زره های مناسب محافظت می شوند.
====
تانک تی نود روسی . تانک t90 روسی

تانک لئوپارد 2

درسال 1998 میلادی مجله بسیار معروف MilitaryOrdnance تانک لئوپارد 2مـدل A5را بعنوان بهترین تانک رزمی جهان انتخاب نمود. تانک M1A2 ایالات متحده در رده دوم و تانک T-90روسها دررده هفتـم قرارگرفتند.


قدرت تحرک بالا وقدرت آتش سهمگین به همراه زره قطور و مستحکم تانک لئوپاردیاد هیولاهای زرهی گذشته آلمانها همچون سری تانکهای TIGERرادر ذهن زنده می کند.

تانک لئوپارد اولین بار در سال 1963توسط شرکت کراوس مافی آلمان غربی طراحی وتولید گردید بیش از 6000 دستگاه از این تانک که به لئوپارد1 معروف شد،به بسیاری از کشورهای عضو ناتو همچون بلژیک، دانمارک،یونان،ایتالیا،کان ادا،هلند،نروژ،ترکیه،واستر الیا صادر گردید که از بعضی از این کشورها هنوز در حال خدمت می باشد.تانک لئوپارد1 به یک تانک بسیار موفق دردهه 60و70میلادی تبدیل شد.جنگ افزارهای تانک لئوپارد1را یک توپ 105 میلیمتری ودو قبضه مسلسل MG-3کالیبر 7.62ملیمتری تشکیل می داد که یکی موازی با توپ ودیگری روی برجک نصب شده بود.یکی از دلایل اصلی پرطرفدار بودن این تانک توانایی آن در درگیری با آتش موثر حین حرکت بود.در اوخر دهه 1970،در آلمان غربی فعالیت های فشرده ای برای تولید یک تولید یک تانک رزمی جدید آغازشد.هدف از طراحی و تولید این تانک جدید تقویت ارتش آلمان غربی درمقابل ارتش آلمان شرقی ودیگر کشورهای عضو پیمان ورشو بود که به تانک های پشرفته روسی همچون سـری تانک های T-64 و T-72 مجهز شده بودنـد.این تانک به سفارش وزارت دفاع آلـمان غـربی وتوسط کارخانجات کراوس مافی وگمان(Krauss-Maffei Wegmann)(KMW) طراحی و تولید گردید وبه لئوپارد2 معروف شد.تولید تانک لئوپارد 2 از سال 1979 میلادی آغاز شد.تانک لئوپارد2 از نظر خصوصیات ظاهری و مشخصات فیزیکی از تانک لئوپارد 1بزرگتراست و از لحاظ سیستم های ناوبری وکنترل آتش نیز تفاوت عمده ای با تانک لئوپارد1 دارد.



بدنه تانک از سه بخش تشکیل شده است:
1-اتاقک راننده که در جلوی بدنه قراردارد،
2- بخش فرماندهی و کنترل که در وسط بدنه قرار دارد،
3-بخش موتور که در انتهای بدنه قرار دارد.
اتاقک راننده به سه عدد پریسکوپ مجهز شده است و فضای سمت چپ راننده برای ذخیره سازی مهمات درنظر گرفته شده است.یک دوربین با زاویه دید 65 درجه افقی وعمودی درپشت تانک نصب شده که به کمک یک صفحه نمایشگر تلویزیونی به راننده کمک می کند تابتواند در جهت عکس نیز حرکت کند.به کمک این سیستمها راننده میتواند بدون کاستن از سرعت تانک ویا تعویض دنده سریعاٌ تغییر مسیر بدهدودر زمینهای ناهموار سرعت خود را حفظ کند.برجک در وسط تانک قرار گرفته است.طبق اصلاحات وبرنامه های بهینه سازی انجام گرفته برروی تانک،نسل سوم زره های کامپوزیتی(زره مرکب)بر روی تانک نصب شده وزره قسمت جلویی و جانبی برجک به کمک تکه هایی از زره پیش ساخته تقویت شده است که این تکه هابرروی زره اصلی نصب شده اند.تقویت زره تانک موجب حفاظت بیشتر در مقابل در مقابل حملات راکتهای ضد تانک وگلوله های ثاقب APFSDS و گلوله های HEATبا خرج شکلدار، گردیده است.همچنین این تکه ها مثل یک عایق صوتی وحرارتی برای تانک ایفای نقش میکنند.


جایگاه فرمانده تانک مجهز به یک پریسکوپ مستقل PERI-R 17 A2 میباشد.پریسکوپ PERI-R 17 A2یک پریسکوپ متعادل با میدان دید وسیع می باشد که مجهز به سیستم های پیشرفته ی دید درشب وتعیین هدف است.این پریسکوپ قابلیت گردش 360درجه ای دارد.یک نمایشگر ویژه تصویر ارسالی از پریسکوپ را نمایش می دهد.
در صورت به خدمت گرفتن سیستم کنترل آنش می توان از این پریسکوپ برای شلیک نیز استفاده کرد.جایگاه توپچی به یک سیستم نشانه روی اولیه ومتعادل از نوع EMES 15 با قدرت بزرگنمایی دو برابر مجهز است. این سیستم نشانه روی به یک سیستم مسافت یاب لیزری ویک دوربین نشانه روی حرارتی از نوع آشکار ساز مادون قرمز مجهز است.ازسیستم مسافت یاب لیزری می توان درماموریت های ضد بالگرد نیز استفاده کرد.
اتاقک خدمه به یک سیستم آشکار ساز انفجار و یک سیستم اطفا مجهز شده است .یک دیوار ضد آتش ، اتاقک را از بخش جدا می کند تادر صورت آتش سوزی ویا انفجار احتمالی بخش موتوربه خدمه تانک آسیبی وارد نشود.
تانک به یک سیستم مکانیاب جهانی(GPS)و یک سیستم ناوبری خودکار تشکیل شده است.بعلت افزایش قطر زره برجک ،وزن برجک افزایش یافته است بنابر این سیستم الکترو هیدرولیکی گرداننده برجک با یک سیستم الکتریکی قویتر و مطمئن تر جایگزین شده است.


سلاح اصلی تانک لئوپارد 2 یک توپ 120 میلیمتری لوله کوتاه وبدون خان بنام L-44است.مدل A6EXبه یک توپ 120 میلیمتری فاقد خان بنام L-55مجهز شده اند که طول لوله آن افزایش یافته است. افزایش طول لوله به توپ این قابلیت را داده است تا درصد بیشتری انرژی موجود در لوله را برای بالا بردن سرعت ونفوذوبردگلوله،صرف کند.این توپ مجهز به به سیستم فشنگ پران اتوماتیک می باشد.تانک M1A2 آمریکایی دقیقا از توپ تانـک لئـوپـارد 2 استـفاده میکند وایالت متحده این توپ 120 میلیمتری راتحت لیسانس آلـمان تولید می کند.این خود از توان بالای این صلاح حکایت میکند.این توپ تقریبا باتمامی مهماتهای فعلی 120 میلیمتری و مهمات جدید نفوذ کننده ی APFSDSسازگار میباشد.با افزایش قدرت آتش توپ اصلی،تانک قادر است تا با اهداف پروازی در ارتفاع پایین نیز درگیر شود.تانک برای هدف قرار دادن اهداف کوتاه پرواز از گلوله های ویژای استفاده می کند که ایالات متحده آنها را طراحی کرده و ساخته است.

علاوه بر توپ اصلی تانک به دو قبضه مسلسل MG3کالیبر7.62 میلیمتری مجهز میباشد که یک مسلسل بصورت موازی با توپ و دیگری روی برجک تانک نصب شده است.
موتو تانک یک موتو دیزلی بنام MTU MB 873 است که 1500 اسب توان تولید میکند. لازم به ذکر است که یک موتور دیزلی دیگر به نام MTU MT 883 نیز بر روی تانک آزمایش شده است که توانی معادل 1650اسب دارد.با کمک این موتورها تانک می توند بیشینه سرعتی معادل 72 کیلو متر بر ساعت دست پیدا کند.



تا کنون بیش از 3200 دستگاه از این تولید شده که علاوه بر ارتش آلمان به کشورهایی همچون اتریش، دانمارک، هلند،نروژ،سوئیس و اسپانیا صادر گردیده است.

تانک لئوپارد2 تنوع گسترده ای دارد.مدلهایA1تا A4 این تانک تفاوت اندکی باهم دارند ولی مدل های A5و A6EXبا دیگر مدلها متفاوتند.مدل A5 تانک زره قطورتری داردو زره بخش جلوی برجک و بخش جانبی تانک تقویت شده است.مدل A6EXکه جدید ترین وپیشرفته ترین مدل تانک می باشد به سیستم کنترل آتش وسیسمتم شلیک پیـشـرفته تری مجهز شـده اسـت.مدل A6EXهمچنین به یک موتور کمکی،یک سیستم حفاظتی ضد مین جدید و یک سیس تهویه مطبوع مجهز میباشد.
====
تانک لئوپارد 2

تانک تایگر ، ببر آلمانی

تانک تایگر یکی از معروفترین و در عین حال هولناک ترین تانک های جنگ جهانی دوم بود و یکی از شاهکار های مهندسی نازی ها در مورد اسم این تانک باید گفت که تانک تایگر هم در واقع از سری تانک های میانوزن پانزر بود اسم PzKpfw VI Tiger I مخفف Panzerkampfwagen VI Ausf. E Tiger I است در آلمان با نام Sonderkraftfahrzeug 181 یا بطور مخفف SdKfz 181 مشهور بود


طراحی و تولید تایگر به 1941 بر میگردد با وجودی که تانک های پانزر3 و4 از نظر اقتصادی و نیز برتری در نبرد به صرفه بودند ستاد ارتش آلمان برای تانکی سنگین تر اعلام نیاز نمود.



بر این اساس طراحی و تولید این تانک به سه شرکت پورشه . دایملر بنز . MAN سپرده شد برنامه بر اساس تانکی با وزن حداقل 35 تن و با توپ 75 میلیمتری قرار بود ساخته شود امر دیگری که به تولید تایگر سرعت بخشید ورود تانک های سنگین T-34 شوروی به جبهه های شرقی بود که کار را برای یگان های زرهی آلمان سخت میکرد زره T-34 از تمام پانزر های در خدمت نیروی زمینی آلمان ضخیم تر بود و پایایی بیشتر در میدان نبرد داشت این تانک 45 تن وزن داشت و از یک توپ 88 میلیمتری بهره میبرد (همانطور که میدانید شوروی یکی از بزرگترین تولید کنندگان تانک بود و هست) البته برای مقابله با این تانک تا پیش از این از تانک های سنگین Panther tank, استفاده میشد که چندان مورد علاقه نبودند و کیفیت بالایی نداشتند سر انجام در 20 آوریل 1942 در سالگرد تولد آدولف هیتلر اولین تانک تایگر رسما وارد خدمت شد البته ارسال آن به جبهه ها تا 1943 بدلیل پاره ای اصلاحات بطول انجامید تانک تایگر پس از ورود به میادین نبرد به کابوسی برای متفقین بدل شد تایگر بر تمامی تانک های انگلیسی و تانک های شرمن انگلیسی برتر بود از نظر نظر و توپ بر تانک های سنگین T-34 شوروی نیز سر بود تایگر بخاطر طزه مستحکم خود بخصوص برای جنگ های شهری مناسب مینمود بیشتر آنتی تانک های آن زمان توان تخریب بدنه ی تایگر را نداشتند که این خود برتری بی چون چرا برای تایگر بحساب می آمد.


زره تایگر در بخش بدنه به 80 میلیمتر و در برجک و قسمت جلو به 100 تا 120 میلیمتر میرسید . همچنین زره تایگر در برابر توپ های 76 میلیمتری با فاصله ی بیش از 800 متر مقاوم بود

تایگر در جبهه های جنگ بسیار موفق نشان داد تنها در 23 جون 1944 بیش از 109 تانک شرمن شکار تایگر شد درحالی که تنها 17 تانک تایگر از دست رفت با این وجود تایگر تنها جنگ را بدرازا میکشاند چرا که با تمام برتری بسیار دیر به جبهه اعزام شده بود و سرنوشت جنگ پس از نرماندی جایی برای امید نداشت(یکی از دلایل آن گرانی بیش از اندازه ی تایگر بود که باعث شده بود بیشتر نقش تانک فرماندهی را به عهده گیرد کمتر یگانی بطور کامل با تایگر مجهز شده بود بیشتر یگانها از تعداد زیادی پانزر با پشتیبانی تایگر تکمیل شده بودند.



تایگر ابتدا به یک توپ 88 میلیمتری ضد تانک با 92 گلوله مجهز بود که بعد ها با توپ های 122 میلیمتری تعویض شد توپ 88 میلمیتری KwK 36 L/56 مجهز به گلوله های ضد زره بر روی تایگر بسیار موفق نشان داد و مدتها توپ اصلی این تانک باقی ماند




با فشار های هیتلر تایگر پیش از موعد مقرر وارد جبهه های شرق شد و برای اولین بار در 1942 در نبرد لیننگراد شرکت کرد(این تانک با این وجود تا 1943 بطور کامل تکمیل نشد) نتیجه فاجعه بار بود تعداد زیادی از تایگر ها گرفتار یگانهای آنتی تانک فلک 36 شده و نابود شدند و یک تایگر به دست روسها افتاد که منجر به اصلاح بسیاری از تانک های روسی بر اساس تایگر شد.

گویی روند دیر رسیدن یا اشتباهات فرماندهان در گزینش مناطق مناسب برای تسلیحات پایانی نداشت سرانجام تایگر به آفریقا نزد رومل نیز ارسال شد اما هم بسیار دیر و هم بسیار نامناسب از این رو که این تانک ابدا مناسب شنزار نیود چراکه بسیار سنگین و کند بود سرعت این تانک در بهترین حالت به 36 کیلومتر در ساعت میرسید که این بسیار کند تر از تانکهای معمول پانزر 3 و 4 بود و این مشکل به همراه مشکلات خدماتی بخصوص کمبود تجهیزات در نوامبر 1943 خود را بخوبی نشان داد و یک فروند تایگر نیز بدست انگلیسی ها افتاد.

اما همیشه هم این طور نبود در 7 جولای 1943 یک تانک تایگر از گردان سیزدهم پانزر مستقر در پالتون با یک گروه 50 تایی T-34 در جنوب Kursk درگیر شد نتیجه ی درگیری شگفت انگیز بود تانک مذکور پس از انهدام 22 دستگاه تانک بدون هیچ آسیبی به پایگاه خود بازگشت

اما نبرد نرماندی خطر این تانک را به متفقین یاد آور کرد تایگر ها در نرماندی به آسانی روزانه تعداد زیادی تانک ام 4 شرمن آمریکایی را شکار میکردند بگونه ای که هر تایگر بیش از 5 شرمن را هدف قرار میداد(اگر پشتیبانی هوایی و همچنین برتری هوایی نبود نیروی زمینی متفقن در اولن ساعات براحتی مذمحل میگشت) در نرماندی در تنها 6 هفته 227 تانک متفقین هدف تایگر قرار گرفت و نابود گردید.



در 14 آگوست 1944 یک فروند تایگر توانست یک تانک انگلیسی به همراه 15 تانک شرمن را منهدم کند

در کل کمتر 4000 تایگر تولید شد که بیشتر آنها تا پایان جنگ نابود شدند اما رقم خیره کننده ی 9850 شکار تانک در عوض از دست دادن 1700 تانک را بدست آوردند

در آخرین سال جنگ هیتلر نامیدانه از تایگر های باقی مانده که امکان تهیه لوازم یدکی برای آن بود برای دفاع از اطراف برلین استفاده کرد با وجود تعداد کم بسیار قوی ظاهر شدند و مشکل زیادی برای تایگر ها ایجاد کردند حتی تانک های ام10 موسوم به tank destoryer هم حریف تایگر نشد تنها ضد هوایی های فلک 36 که بعنوان آنتی تانک استفاده میشد دشمن واقعی این تانک زیبای آلمانی بود



مشخصات:

ابعاد:طول 6.3 متر عرض 3.7 متر ارتفاع 3 متر
وزن 57 تن
زره 100 تا 120 میلیمتر
تسلیحات:
یک توپ 88 میلیمتری KwK 36 L/56 با 92 گلوله ر 2 تیر بار 7.92 میلیمتری MG34 با 4800 گلوله
برد:120 کیلومتر

البته این تانک نقاط ضعفی هم داشت که تو این عکس نشون داده شده

 

تانک لکلرک


تانک "Leclerc" تانکی رزمی اصلی ارتش فرانسه است که به افتخار ژنرال فیلیپ لکلرک از فرماندهان فرانسه در جنگ جهانی دوم بدین نام نامگذاری شده است.کاربران اصلی این تانک ارتش فرانسه و امارات متحده عربی هستند .این تانک در سال 1991 ساخته شد و در سال 92 به خدمت نیروی زمینی ارتش فرانسه درآمد و با طراحی کاملا نوین جایگزین پلت فرم AMX30 شد که در بیشتر تانک های فرانسه تا قبل از آن استفاده میشد. در حال حاضر فرانسه 406 و امارات 388 دستگاه از این تانک را در اختیار دارد.

تانک "Leclerc" تانکی رزمی اصلی ارتش فرانسه است که به افتخار ژنرال فیلیپ لکلرک از فرماندهان فرانسه در جنگ جهانی دوم بدین نام نامگذاری شده است.کاربران اصلی این تانک ارتش فرانسه و امارات متحده عربی هستند .این تانک در سال 1991 ساخته شد و در سال 92 به خدمت نیروی زمینی ارتش فرانسه درآمد و با طراحی کاملا نوین جایگزین پلت فرم AMX30 شد که در بیشتر تانک های فرانسه تا قبل از آن استفاده میشد. در حال حاضر فرانسه 406 و امارات 388 دستگاه از این تانک را در اختیار دارد.



نخستین زمزمه های جایگزینی پلت فرم AMX30 در سال 1964 بلند شد که در آن زمان این کار زود تشخیص داده شد. بنابراین تا سال 1971 که شوروی نسل جدید تانکهایش را معرفی کرد این قضیه مسکوت گذاشته شد. بالاخره در سال 1975 کارگروهی برای تشخیص نیازهای تانک جدید ارتش فرانسه تشکیل شد و در سالگرد تشکیل آلمان غربی فرانسه در طرح مشترکی وارد طراحی مشترک تانک با این کشور گردید. این طرح به علت اختلاف نظرهای بنیادی بین دو طرف شکست خورد و استفاده از طرح تانک های M1 ، لئوپارد یا مرکاوا نیز پذیرفته نشد.




مانند بسیاری از پروژه های آن زمان در "لکلرک" نیز روی سیستم کنترل آتش ، زره ضخیم و مقاوم در برابر موشک های ضد تانک تاکید شده بود.این تانک در رده تانک های 50 تنی قرار داشت و مشکل اصلی برای ساخت آن قیمت تمام شده اش بود که با سفارش امارات مبنی بر خرید 436 دستگاه از این تانک این مشکل نیز مرتفع گردید و خود فرانسه نیز درخواست 426 دستگاه را ارائه کرد.پروژه لکلرک در سال 1986 آغاز شد و از بین شش طرح ارائه شده نمونه فعلی در سال 1990 برای ساخت انتخاب شد چهار نمونه اول ساخته شده برای تست انتخاب شدند که در موتور و سیستم تعلیق آنها ضعف هایی مشاهده شد تانک لکلرک در بچ های متعدد ساخته شد که هر سری نسبت به سری قبل دارای مزیت هایی بود به عنوان مثال سری هفتم دارای گیربکس بهسازی شده ، سیستم داده پردازی پیشرفته و قابلیت مشاهده محیط مطلوب تر بود. در سری هشتم سیستم های الکترونیکی پیشرفته تر اضافه شد و در بچ نهم سیستم دید در شب و اسکن حرارتی ساخت ساژم نصب گردید. در سال 2005 سیستمی برای لکلرک طراحی شد که میتوانست اهداف دوست را از دشمن تشخیص دهد و در صورت نشانه روی بر هدف خودی هشدار دهد.



اسلحه :
این تانک از یک توپ 120 میلیمتری استفاده میکند که در تئوری با نمونه های به کار رفته در M1 و لئوپارد یکی است اما واقعا از قابلیت های آنها برخوردار نمیباشد. لوله توپ با یک لایه عایق حرارتی روکش شده و بعد از هر بار شلیک کمپرسورهای هوای فشرده دود حاصل از انفجار را از لوله خارج میکنند. سیستم گلوله گذاری خودکار نیز تعداد خدمه تانک را به 3 نفر کاهش داده است. برجک لکلرک دور سیستم گلوله گذار خودکار قرار گرفته تا مشکلات متعارف این سیستم در تانک های دیگر وجود نداشته باشد.این گلوله گذار توانایی شلیک 12 گلوله در دقیقه را دارد و در کل 22 گلوله در آن جای میگیرد و در هر لحظه 18 مقر ان قابلیت پر شدن را دارد. میتوان همزمان 5 نوع مختلف گلوله را در آن جای داد البته به شرط این که گلوله های هم نوع کنار هم چیده شده و پس از هر شلیک نوع گلوله تغییر نکند. گلوله های این تانک از نوع نفوذ دو مرحله ای با هسته محکم تیتانیومی برای نفوذ در زره تانک است که دور آن را موادی با خاصیت انفجاری بالا گرفته که پس از نفوذ کامل گلوله در زره هدف منفجر میشود.




لکلرک میتواند با سرعت 50 کیلومتر در ساعت به سمت هدفی در 4 کیلومتری شلیک کند و سرعت گلوله های کالیبر 44 آن در مقایسه با گلوله های کالیبر 55 تانک های آلمانی و انگلیسی بیشتر است که ضعف قدرت گلوله را تا حدودی جبران میکند.
لکلرک همچنین از یک مسلسل 12-7 میلیمتری هم محور با توپ به اضافه یک مسلسل 7.62 میلیمتری به عنوان ضدهوایی بهذره میبرد.

حفاظت :
سراسر بدنه و برجک لکلرک از ورقه های فولادی جوش خورده پوشیده شده است که روی زره اصلی تانک پوشیده شده و در عین مقاومت به سادگی قابل تعویض یا تعمیر هستند. زره اولیه لکلرک از مقاومت کافی در مقابل موشک های هوا به هوا برخوردار نبود که با جایگزین شدن توسط زره مقاوم تر این مشکل رفع شد و زره ان با نمونه های اولیه تانک لئوپارد 2 قابل مقایسه گردید.



در اوایل دهه 90 زره این تانک با زره تانک های سنگین تر قابل مقایسه بود اما با گذشن زمان و استفاده از زره های فضایی در ساختار نمونه های صادراتی تانک هایی مثل لئوپارد 2A5 سازندگان لکلرک نیز تصمیم گرفتند از نمونه زره های تانک های لئوپارد 2A4 یا چلنجر 2 استفاده کنند و در سال 2001 از آلیاژ تیتانیوم – تنگستن در این تانک استفاده کردند.
کنترل آتش و مشاهده :
لکلرک از سیستم های شناسایی و ارتباطی دیجیتال بهره میبرد تا حرکت سایر تانک ها را در میدان نبرد بررسی کرده و فرمان های لازم را به طور خودکار به سیستم کنترل آتش بدهد. سیستم کنترل آتش لکلرک هم توسط توپچی و هم توسط فرمانده تانک به طور مستقل میتواند کنترل شود. این سیستم میتواند مکان هدف را در لحظه اصابت گلوله تخمین زده و گلوله را به جایی شلیک کند که هدف در چند ثانیه بعد در آنجا قرار دارد.سیستم مشاهده تانک قابلیت دید در شب را داشته و میتواند همزمان 6 هدف را رهگیری کند. این سیستم تقریبا با نمونه به کار رفته در تانک انگلیسی چلنجر 2 یکسان است.

پیشرانه :
لکلرک از یک موتور 8 سیلندر دیزلی به قدرت 1500 اسب بخار و یک جعبه دنده خودکار هیدرومکانیکی بهره میبرد که 5 دنده جلو و 2 دنده عقب دارد.حداکثر سرعت این تانک در جاده 72 کیلومتر و در خارج از جاده 55 کیلومتر است. برد این تانک به طور عادی 550 کیلومتر است که با نصب مخازن خارجی سوخت تا 650 کیلومتر نیز افزایش می یابد. موتور این تانک به توربوشارژر مجهز است که با استفاده از دود خروجی از اگزوز کار میکند و قادر است در صورت خاموش شدن موتور اصلی توان لازم برای تمام سیستم ها را تامین کند. با وزن 56 تن لکلرک یکی از سبک ترین تانک های MBT در جهان به شمار می آید. این ویژگی باعث شده نسبت توان به وزن این تانک بالا رود (27 اسب بخار برای هر تن) و آن را تبدیل به یکی از سریع ترین تانک های MBT جهان نموده است. (شتاب 0 تا 32 کیلومتر در 5 ثانیه )




اگزوز این تانک در عقب خنک کاری میشود تا امواج حرارتی ساطع شده از ان کاهش یابد. مخزن سوخت لکلرک 1300 لیتر گنجایش دارد و دو مخزن هرکدام 200 لیتری نیز در پشت برجک قابل نصب است که در صورت این کار شعاع چرخش برجک محدود میشود و نصب این مخازن در میدان نبرد توصیه نمیگردد. گیربکس لکلرک به سیستمی مجهز است که قدر میباشد آن را با شتاب 7 متر بر مجذور ثانیه متوقف کند که این سرعت توقف در لحظاتی که تانک مورد حمله قرار گرفته موثر است.

لکلرک تا به حال در نبرد قابل ذکری شرکت نکرده و بارزترین حضور آن را میتوان ارسال 15 دستگاه از این تانک به کوزوو در شمار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل دانست که توسط کادر فرانسوی هدایت میشوند. همچنین 13 تانک لکلرک در حال حاضر توسط نیروهای حافظ صلح یونیفل در جنوب لبنان به کار برده میشود.
کاربران :
فرانسه : 406 دستگاه به اضافه 20 دستگاه ذخیره
امارات : 388 دستگاه به اضافه 46 دستگاه ذخیره و 2 مدرس راننگی تانک

تانک چیفتن

تاریخچه:

تانک چیفتن (Chieftain)طراحی تکمیلی از ارتقای نمونه تانک های ‏Centurion‏ است که در دوران بعد از ‏جنگ جهانی دوم ساخته شد .انگلیسی ها در طول دوران جنگ متوجه شدند که ‏تانکهایشان در مقایسه با سایر تانک ها از حفاظت و شلیک مناسبی برخوردار نیست واین ‏مساله منجر به افزایش میزان تلفات وخسارات در هنگام رویارویی باتانک های پیشرفته ‏غربی دیگر می گردید .

اگرچه تانک های ‏Centurion وسایل نقلیه دردسترسی بودند ، با این حال ‏اتحاد جماهیر شوروی در اواسط دهه 1950 تانک سنگین ‏T-10‎‏ را ساخت .‏‎ ‎تانک ‏Conqueror‏ در مقابله با ‏T-10‎‏ ساخته شد ولی انگلیس هنوز هم به طرح های جدیدتری ‏نیاز داشت . به همین دلیل کشورهایی مانند آلمان غربی و فرانسه به دنبال اولین نمونه ‏های سبک ازتانک های 1960 بودند .

تانک های چیفتن طراحی گردید تا بتواند حفاظت ‏مناسبتری را تامین کند و همچنین بتواند به توپ های 120 میلیمتری مجهز شود . بعدها ‏قابلیت تحرک تانک های سنگین کاهش پیداکرد . می توان گفت که این مساله اصلی ترین ضعف تانک های چیفتن بوده است . این مساله نهایتا به بروز محدودیتـهایی در توان ‏موتورهای تانک منجر گـردیـد . موتور درنـظر گرفته شـده برای این تـانک از مسیرهای ‏چندگانه ای برای تغذیه سوخت برخوردارند ولی با این حال میزان خروجی که به دست ‏می دهند از حد انتظار بسیار پایین تر است.‏



طراحی تانک
طرح چیفتن شامل بدنه و برجک سنگین و شیب دار می باشد تا در موقعیت های ‏سراشیبی(تا 30 درجه شیب) ، مناسب ترین تکیه را داشته باشد . درایورهای تانک در ‏هنگام سرازیری به صورت خمیده درمی آیند که این امر باعث کاهش ارتفاع تانک می ‏شود . در سمت چپ برجک چراغ های جستجوی ماوراء قرمز در محفظه زرهی قرار ‏دارند . سیستم ترمز مشابه نمونه های ‏Horeman و برای حفاظت از حرکت و تامین ‏حفاظت در برابر حملات شدید دارای صفحات جانبی بود .‏

چیفتن به مانند رقبای اروپایی خود ، بازار صادرات خوبی را به ویژه در خاور میانه به دست ‏آورد . چیفتن ثابت کرد که توانایی نبرد و همچنین ارتقاء توسط تجهزات اضافی را داراست . ‏تانک های چیفتن تا اوایل دهه 1990 ارتقا یافتند و جایگزین تانک های ‏Challenger شدند . ‏آخرین نسخه چیفتن تا 1995 توسط ارتش انگلیس استفاده شد و متشکل از زرهstillbrew ‎ بود و نام خود را از ‏Col still‏ و‏John Brewer‏ عضو سازمان مهندسی و وسایل نقلیه زرهی ‏‏(‏MVEE‏) گرفته بود . آخرین نسخه چیفتن ازیک سیستم هدایت شلیک(‏IFCS‏) و دید نظارتی ‏توپچی (‏TOGS‏) پیشرفته استفاده می کرد .‏

اولین مدل چیفتن در سال 1967 معرفی گردید و حداقل به شش کشور صادر شد که ‏شامل ایران ، کویت ، عمان و اردن می باشد . بیشترین فروش خارجی این تانک متعلق به کشور ایران بود که ‏تعداد 1000 تانک چیفتن یا ‏MK5(P)‎‏ را پیش از انقلاب وارد کرد و بنابراین اصلی ترین تجربه ‏جنگی این تانک در جنگ ایران وعراق در سال های 1980 تا 1988 بوده است.‏

بهینه سازی
یک تیر بارM2HB‏(برونینگ) کالیبر 0.50 هم محور لوله توپ بر روی تانک های چیفتن اولیه و برخی ‏تانک های اصلاح شده نصب گردید . ایران وکویت تیربارهای کالیبر0.50 را حفظ کردند . گلوله ‏های ‏HESH‏ در تفنگ تانک قابل استفاده است و به عنوان گلوله نافذ به کار می روند . ایران ‏توانسته است که در این تانک از یک سیستم تهویه هوا برای عبور از زیر آب تاعمق پنج ‏متر برروی این تانک نصب نماید .


انواع مختلفی از سیستم های هدایت آتش و سایت های حرارتی در تانک های چیفتن ‏وجود دارد . 324 تانک چیفتن با سیستم های حرارتی ‏TOGS‏ بهینه سازی گردیده اند .‏
دور بین های حرارتی ‏‎1R26‎‏ می توانند به همراه دوربین های دید در شب ‏‎1R18‎‏ استفاده ‏شوند و می تواند با فرمت ‏TOGS‏ رقابت کنند .‏
حسگر های ‏GECقسمت های مختلفی دارند ، مانند :‏
حسگرهای حرارتی تانک ، ترمینالهای حسی چند منظوره و دور بین های دید در شب ‏SS100/110‎، یک سیستم بهینه سازی شده تسلیحات که دارای توپ ‏L30‎کالیبر ‏‎120‏میلیمتری است که درتانک های ‏CHALLENGER 1 ‎‏ استفاده شده بود ، در برنامه های ‏بهینه سازی تانک های چیفتن به کار گرفته شده است.

در جدید ترین تانک های تولید شده ، موتور ، سایت و سلاح های کمکی توسط سیستم ‏NBC ‎‏ اصلاح گردیده است . ‏MK6-11‎بهینه شده مدل های قدیمی تر چیفتن است و دارای ‏سیستم ‏IFCSمی باشد .‏MK11‎و ‏MK12‎‏ شامل سایت دیده بانی توپخانه (‏TOGS‏)می باشد .‏
خلید/ شیر 1‏:
مدل اردنی شامل سلاح و برجک و کالبد تانک چیفتن می باشد اما چرخ دنده های ‏گردشی و موتور بهینه شده ‏Challenger 1 ‎‏ را به کارگرفته است . سیستم هدایت آتش ‏پیشرفت هایی را نیز داشته است و شامل یک کامپوتور محاسبه بالستیک جدید می شود.‏
دیگر وسایل نقلیه پشتیبانی که بهینه شده تانک ها هستند ، شامل بلدوزرها ، پدافند ‏هوایی ، مین روب و سیستم های توپخانه است.

تسلیحات
مدل -استقرار- نوع مهمات
توپ ‏‎120‎‏ میلیمتری مدل ‏L11A5‎‏- تغذیه دستی با برجک گردان -64 گلوله از نوع ‏APFSDA-T-HESH
‎ ‎تیربار 7.62 مدل ‏L8A1‎‏ هم محور با لوله توپ اصلی -6000 گلوله‏
تیربار 7.62 مدل ‏L37A1‎‏ گردان برروی برجک -200 گلوله


سیستم های هدایت آتش:
سیستم کنترل آتش : قابلیت شلیک در حال حرکت تمرکز برروی هدف
ثبت کننده مرکزی :2 محور‏
مسافت یاب لیزری : مدل یاک
جویند مادون قرمز : دارد

مشخصات فنی تانک چیفتن مدل ام کا 5 (‏MK5‎‏)‏
کشور سازنده : انگلستان
رده وسیله زرهی : تانک متوسط
تاریخ ورود به خدمت : 1967 میلادی‏
تعداد خدمه : 4 نفر(فرماند-توپچی-گلوله گذار-راننده)‏
وزن : 51 تن‏
ابعاد(طول،عرض،ارتفاع) : 10.795 * 3.51 * 2.9 متر‏
موتور : 750 اسب بخار دیزلی‏
برد عملیاتی : 400-500 کیلومتر‏
سرعت اقتصادی در جاده : 48 کیلو متر در ساعت‏
عمق قوطه وری : 1.1 متر(5 متر برای مدل بهینه شده در ایران با ‏لوله های هواکش)‏
نیروی وارده وزن بر سطح : 900 گرم بر هر سانتی متر مربع‏
قطر زره در ضخیم ترین قسمت : 300 میلیمتر
سیستم ‏NBC‏ : دارد
اختفاء دور : دارد

 

تانک چلنجر 2

"تانک چنلجر2" جدید ترین تانک زراد خانه ارتش انگلستان بحساب می آید که جایگزین سری تانک های چلنجر1 این کشور شده است.زره چابهام نسل جدید این تانک شهرت فراوانی دارد و در نتیجه مقاومت زیاد این زره، این تانک لقب مقاوم ترین تانک ناتو را یدک می کشد. تانک چلنجر2 علاوه بر ارتش انگلستان در ارتش عمان نیز عملیاتی است.
طراحی و ساخت تانک چلنجر نخستین بار توسط کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان (ROF) انجام شد.
طراحی تانک چلنجر نتیجه سفارشی از سوی ایران برای ساخت نمونه ی بهسازی شده ای از تانک چیفتن با نام پروژه ی شیر ایران بود. پس از درخواست ایران مبنی بر ساخت تانکی پیشرفته مشابه تانک چیفتن که در ارتش آن کشور در حال خدمت بود، کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان کار ساخت تانک را بصورت دو پروژه مجزا با مشخصه های FV4030/2(شیر1) و 4030/3(شیر2) آغاز کرد.اما در پی سقوط رژیم شاهنشاهی ایران عملاٌ سفارش ساخت این تانک از سوی ایران منتفی گردید. ظاهراٌ روند ساخت تانک جدید متوقف شده و پایان یافته بود ولی بعد ها وقایعی به وقوع پیوست که روند ساخت تانک را مجدداٌ احیا نمود.



پس توقف پروژه ی مشترک تانک MBT-70 بعلت مشکلات مالی، ارتش انگلستان که به نتایج این پروژه بسیار امیدوار بود تصمیم گرفت تا پروژه تانک شیر ایران را از کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی خریداری کند و آن را به عنوان گزینه ی اصلی خود برای ساخت یک تانک رزمی جدید ادامه دهد. با خرید این پروژه از سوی ارتش انگلستان این پروژه به پروژه چلنجر تغییر نام داد.
تانک چلنجر1 دارای یک طراحی انقلابی بود که در آن از جدیدترین فناوری های نظامی عصر خود استفاده شده بود. یکی از معروفترین این فناوری ها زره چابهام بود که حفاظت به مراتب بیشتر از دیگر تانک ها به تانک چلنجر می بخشید. این زره هموژن نورد خورده (RHA) که ساختار آن بسیار پیچیده و محرمانه بود آنقدر پر قدرت بود که بعد از آن بعنوان استانداردی برای سنجش مقاومت زره دیگر تانک ها استفاده گردید. لازم به ذکر است که این زره در پروژه های دیگری همچون تانک آبرامز ایالات متحده نیز به کار گرفته شد که این امر توانایی بالای آن را ثابت می کند.



اما زره خوب بتنهایی عامل برتری یک تانک رزمی به حساب نمی آید. این ادعا در مورد تانک چلنجر دقیقاٌ به اثبات رسید. در سال 1987 میلادی و طی رقابت زرهی اترش کانادا برای خریداری یک تانک زرمی جدید، تانک چلنجر در مقایسه با دیگر رقبای غربی اش آنچنان عملکرد وحشتناکی از خود بجا گذاشت که ارتش انگلستان نیاز خود را به یک تانک رزمی جدید را مطرح کرد. طی مراحل سنجش تانکهای رزمی شرکت کننده در مناقصه، تانک چلنجر1 در بین دیگر تانک های شرکت کننده بیشترین اصابت مستقیم در اثر گلوله ی دشمن را ثبت کرد که این امر مصیبت بار بود.این نقص به همراه سیستم های کنترل آتش و هدف یابهای ضعیف تانک باعث شد تا این تانک در بین دیگر رقابایش کند ترین سرعت آتش را داشته باشد.بدین ترتیب تانک چلنجر1 در انتهای جدول رده بندی تانک های رزمی شرکت کننده قرار گرفت. بعلت این حضور ضعیف، پیشنهاد ها به سوی بکار گیری ویژگی های منحصر به فرد تانکهای آبرامز ایالات متحده،لکلرک فرانسه و لئوپارد2 آلمان منعطف شد. سر انجام بخش طراحی سیستم های دفاعی شرکت ویکرز طراحی جدیدی از تانک را با نام چلنجر برگزید.اگرچه نام تانک جدید مشابه تانک قبلی بود ولی این تانک تنها چهار درصد با تانک قبلی وجه تشابه داشت و 150 مورد عملیات بهسازی بر روی آن انجام گرفته بود.


علیرغم همه ی این مشکلات تانک چلنجر1 در نبردهایی همچون جنگ خلیج فارس و نبردهای بالکان بکار گرفته شد و عملکرد قابل قبولی در مقابل نمونه تانک های بلوک شرق از خود بر جای گذاشت. طی جنگ خلیج فارس 180 دستگاه تانک چلنجر1 به عربستان سعودی منتقل شد و در خطوط مقدم نبرد بکار گرفته شد. مقامات ارتش انگلستان ادعا کرده اند که واحدهای زرهی ارتش انگلستان توانسته اند تا 300 دستگاه خودروهای زرهی عراقی را بدون آسیب دیدگی حتی یک تانک چلنجر1 نابود نمایند.همچنین تانک چلنجر1 طی جنگ خلیج فارس از خود رکوردی بر جای گذاشت که در تاریخ نظامی تانکهای رزمی بی نظیر بوده است. این تانک موفق شد تا از فاصله چهار هزار متری یک دستگاه تانک عراقی را هدف قرار داده و منهدم نماید. لازم به ذکر است که تانک چلنجر1 در راستای ماموریت صلح بانی در بوسنی نیز بکار گرفته شده است. از سال 1998 روند جایگزینی تانک چلنجر1 با مدل بهسازی شده ی آن یعنی چلنجر2 آغاز گردید و تا سال 2002 میلادی به اتمام رسید.

روند طراحی تانک چلنجر2 در آگوست 1989 میلادی به اتمام رسید و در فوریه سال 1990، اولین نمونه آزمایشی آن تکمیل گردید. در این نمونه ی آزمایشی ، از جدید ترین فناوری آنزمان استفاده شده بود.در اوایل آگوست سال 1990 هفت دستگاه نمونه آزمایشی و پس از آن دو دستگاه دیگر آماده گرید.از نه دستگاه نمونه آزمایشی، هفت دستگاه آن در لیدز و دو دستگاه دیگر در نیوکاسل ساخته شدند. همچنین یک برجک اضافی در لیدز ساخته شد تا از آن برای آزمایشات شلیک و اثر برخورد گلوله ی دشمن بر روی زره استفاده شود. این نمونه های آزمایشی از جهاتی با یکدیگر تفاوت داشتند ولی در همه ی آنها 156 مورد بهینه سازی انجام شده بود.عملیات بهسازی طوری طرح ریزی شده بود تا امکان انجام برخی از این بهسازی ها بر روی تانکهای چلنجر1 در محلهای نگهداری آنها امکانپذیر باشد.



شرکت سیستمهای دفاعی ویکرز که در آنزمان مسئولیت پروژه را بر عهده داشت در سپتامبر سال 1990 تانک چلنجر2 را در معرض نمایش گذاشت. (لازم به ذکر است که بعد ها سرکت بی ای ایی سیستمز با خریداری شرکت ویکرز مسئولیت پروژه راعهده دار شد).

پس از بررسی های انجام شده از سوی ارتش سلطنتی انگلستان این تانک برای خدمت در ارتش مناسب تشخیص داده شد. در ژوئن سال 1991 میلادی دولت انگلستان درخواست خرید 127 دستگاه تانک چلنجر 2و 13 دستگاه تانک آموزشی به ارزش 520 میلیون پوند را ارائه کرد.در سال 1993 تولید تانک در کارخانجات ویکرز در لیدز آغاز شد و اولین مرحله ی سفارش در جولای سال 1994 آماده تحویل گردید. در 16می سال 1994 ارتش انگستان آزمایشات تکمیلی تانک چلنجر2 را آغاز کرد. پس از اتمام آزمایشات متفاوت مقامات ارتش از عملکرد تانک ابراز رضایت کردند.در جولای سال 1994 وزارت دفاع انگلستان سفارش دیگری را برای خرید تانک ارائه کرد. این سفارش که ارزش آن بالغ بر یک میلیارد و دویست میلیون پوند بود شامل 259 دستگاه تانک چلنجر2،نه دستگاه آموزشی بعلاوه ی پشتیبانی آموزشی و لجستیکی میشد.فرآیند تولید از همان سال آغاز شد.
تولید تانک در کارخانجات لیدز تا سال 1999 به اتمام رسید ولی کار تولید در نیوکاسل همچنان ادامه پیدا کرد تا آنکه در سال 2002 آخرین سری از تانکهای تولید شده نیز به ارتش انگلستان تحویل داده شد.در سال 1993 سلطان نشین عمان هجده دستگاه تانک چلنجر2 را سفارش داد و در سال 1997 سفارش خدید بیست دستگاه تانک دیگر را ارائه کرد. ارزش این معاله 240 میلیون پوند برآورد شده است.



در سال 1999 وزارت دفاع انگلستان تایید کرد که تانک چلنجر2 توانسته است طی سخت ترین آزمایشات مطابق شرایط میدان نترد بهتر از هرتانک دیگری در سراسر جهان به اهداف مورد نظر دست یابد.با این حال برخی از کارشناسان مسائل نظامی معتقد بودند که این ادعا بیشتر بمنظور بازاریابی برای فروش تانک مطرح شده است. با روشن شدن جزئیات بیشتری از این آزمایشات، توانمندیهای تانک چلنجر2 بر همه گان آشکار گردید و از آن بعنوان یکی از بهترین تانکخای رزمی تام برده شد.

جزئیات از این قرار بود:
یک اسکادران مرکب از از دوازده دستگاه تانک چلنجر2 که خدمه ی آنها گلچینی از بهترین و با تجربه ترین پرسنل ارتش انگلیس بودند، موفق شدند تا آزمایشات زرهی تکمیلی واحدها موسوم بهATDU را با موفقیت به اتمام برساند.این اسکادران با پوشش دادن 5040 کیاومتر طی 84 نبرد شبیه سازی شده و شلیک 2856 گلوله از انواع مختلف مهمات 120 میللیمتری و 84000 گلوله ی کالیبر 7.62 میلیمتری مسلسل کار خود را به اتمام رساند. هر روز نبرد شبیه سازیس شده 33 کیلومتر پیشروی در زمینهای ناهموار، 27 کیلومتر حرکت در سطوح جاده ای و شلیک 34 گلوله ی توپ 120 میلیمتری و 1000 گلوله مسلسل موازی با توپ اصلی را شامل میشد.



این آزمایشات اعتبار از دست رفته ی تانک چلنجر را به آن بازگرداند ولی با این حال در بازار فروش جهانی توفیق چندانی نصیب تانک نشد.علیرغم آزمایش تانک توسط کشورهای قطر ، عربستان سعودی و یونان هیچکدام از انی کشورها تمایلی به خرید تانک چلنجر2 از خود نشان ندادند. علت این امر رقابت فشرده در بازار جهانی و حضور رقبای سرسختی همچون سری تانکهای ابرامز ، لئوپارد2 ولکلرک بود. بدین ترتیب عمان به عنوان تنها مشتری خارجی تانک چلنجر2 باقی ماند و آخرین سری از سفارشات عمان در سال 2001 میلادی به ارتش آن کشور تحویل داده شد.

بدنه تانک چلنجر2 از سه بخش تشکیل شده است: اتاقک راننده که در جلوی بدنه قرار دارد، بخش فرماندهی و کنترل که در برجک قرار گرفته و بخش م<

نگار شده در برچسب:تانک ها, هنگام بوسيله سرزمين پارسيان| |